> 1. پیشداوری:
> 2. جزمیت و جمود:
> 3. خرافهپرستی:
> 4. بها دادن به داوریهای دیگران نسبت به خود.
> 5. همرنگی با جماعت.
> 6. تلقینپذیری:
> 7. القاپذیری: .
> 8. تقلید:
> 9. تعبد:
> 10. شخصیتپرستی:
> 11. تعصب:
> 12. اعتقاد به برگزیدگی:
> 13. تجربه نه اندوختن از گذشته:
> 14. جدی نگرفتن زندگی:
> 15. دیدگاه مبتذل نسبت به کار:, دیدگاه کمتر مردمی نسبت به کار تا حد دیدگاه ما نسبت به کار مبتذل است. ما کار را فقط برای درآمد میخواهیم و بنابراین اگر درآمد را بتوانیم از راه بیکاری هم به دست آوریم از کار استقبال نمیکنیم.
> 16. قائل نبودن به ریاضت:, ریاضت به معنای آنکه باید چیزهایی را فدا کرد تا چیزهای باارزشتری را به دست آورد. ما میخواهیم همه چیز را داشته باشیم و وقتی دیدگاهمان نسبت به کار آنگونه است، نسبت به مصرف هم دیدگاهمان اینگونه میشود و باعث میشود دچار مصرفزدگی شویم. کدام یک از ما برای آرمانهای خود حاضر است به قدر ضرورت اکتفا کند؟ این مصرفزدگی ما را به دنائت میکشد. اگر به ضروریات زندگی قانع بودیم، مجبور به کرنش کردن نبودیم.
> 17. از دست رفتن قوه تمیز بین خوشایند و مصلحت:, مردمی که منافع کوتاهمدت را ببینند و قدرت دیدن منافع درازمدت را نداشته باشند در معرض فریبخوردگی هستند.
> 18. زیادهگویی:, ما ملت پرسخنی هستیم و آسانترین کار برای ما حرف زدن است.
> 19. زبان پریشی:, بدتر از پرسخنی ما زبانپریشی ما است. زبانپریشی به این معنا است که انسان حرف خود را خودش هم متوجه نمیشود.
> 20. ظاهر نگری:,