توسط: فاطمه
خدایا خسته ام ... از این زندگی ... از این دنیای به ظاهر زیبا ...
از این مردم که به ظاهر صادق و با وفا ...
خسته ام ... از دوری ...از درد انتظار از این بیماری نا علاج خسته ام
از این همه دروغ و نیرنگ خسته ام ...
آری پروردگارم از این دنیا خسته ام از آدم هایش
از دروغ هایش از نیرنگ هایش خسته ام ...
پس کو صداقت و محبت چرا اندکی محبت در میان دل مردم نیست چرا قطره ای از
عشق در چشمان بنده هایت نیست همش دروغ پیدا است همش نیرنگ پیدا است ...
دیگر دست محبتی در میان مردم نیست
دیگر عشقی پاک و مقدس در میان مردم نیست سفره ی دل مردم همش دروغ
است ... به ظاهر پاک و صادقانه است ... ای خدایم ای معبودم خسته ام ... کو
زندگی پاک و مقدسانه ... کو دست عشق و محبت ... کو سفره ی وفا و
صداقت ...همه رفته اند و نیرنگ مانده است من خسته ام ...از این همه
بی وفایی ...از این همه درد انتظار ...از این همه حسرت ... از این همه اشک ... از این
همه ناله و فغان ... خسته ام ... آری ... خسته ام ... از دست خودم خسته ام از
دست این زندگی که برایم سیاه بختی آورده است خسته ام ...
از دست همه خسته ام...
از دست روزگار بی معرفت از دست مردم بی معرفت ... ای خدایم دیگر از
زندگی سیرم ... از خودم سیرم ... از دنیا سیرم... ای خدایم گوش کن صدایم ...
من خسته ام...
خدایا کمکم کن خیلی وقته تنهام
فاطمه بسیار عزیز، طبق قوانین الهی و آن چیزی که به آن می گوییم قانون جذب سخن گفتن از نامهربانی ها، با خود نامهربانی می آورد.
در کتاب نوشته شده است "هرگز از کمبود و تنگدستی ها سخن نگوئید زیرا از سخن های تو بر تو حکم خواهد شد."
و دقیقا شما از کمبودها (کمبود محبت) و تنگدستی (تنگدستی مهربانی) سخن گفته اید (نوشته اید)، کائنات به سرعت این کلام تان را جذب می کند و بازخوردی از همین جنس به شما می دهد. از این رو است که می گویند مراقب کلام خود باشید، حتی اندیشه های ما خاصیت جذب دارند.
توسط: فاطمه (نام مستعار فهیمه )
سلام موقعی که این مطلب گذاشتم بشدت احساس افسردگی می کردم چون فکر مکیردم خودم این بیماری دارم چند سال از این مطلب می گذره و من اون ادم سایق و غصه خور قبلی نیستم برای داشته ها و نداشته هام و همینی که الان هستم شکر